فهرست مطالب

نشریه جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس
پیاپی 47 (بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/03/18
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مینا بخشی*، سعید پیری، علیرضا استعلاجی صفحات 7-28

    بافتهای فرهنگی اجتماعی علاوه بر اینکه بخشی از مناطق و محلات شهرها را تشکیل می دهند، روایتگر ویژگیهای هسته تولیه شهرها و همچنین بیانگر یاد و خاطره فرهنگ و آداب و سنن ساکنین آنها می باشند. در بافتهای فرهنگی اجتماعی ایران، معانی نمادین، پیوند عمیق و ناگسستنی با کالبد بافت داشته و این امر باعث شده است تا هویت محله های تاریخی برخاسته از باورها و نیازهای روحی و مادی ساکنین باشد. اما آنچه امروز در این بافتها مشاهده می شود، تنزل هویت کالبدی و اجتماعی و در نهایت فرسودگی در تمامی ابعاد آن است. نتیجه این امر، منجر به پیدایش و بسط یافتن پدیده ای به نام پایداری در سیسمتهای گوناگون و پیچیده شهری شده است که از جمله آن می توان به رویکرد بازآفرینی شهری اشاره نمود.این پژوهش با شناسایی عوامل ارتقای هویت بخش از طریق رویکرد بازآفرینی شهری، سعی دارد مشخص کند که با اعمال این عوامل می توان به میزان هویتمندی مطلوبتری دست یافت. در این راستا، پیشنهاد شده که در محور فرهنگی انقلاب تهران که بخشی از تهران قدیم را نیز شامل می شود، به عنوان مورد پژوهی، برای دستیابی به هویت و حس تعلق بیشتر ساکنین، باید در زمینه های مختلف، مداخلاتی صورت گرفته و راهکارهایی برای بهبود آنها ارایه گردد. جهت سنجش داده های جمع اوری شده از آزمون آماری رگرسیون جهت سنجش عوامل موثر بر بازآفرینی وکیفیت ادراک محیطی، آزمون همبستگی پیرسون جهت سنجش ارتباط بین مولفه های کیفیت ادراک محیطی و بازآفرینی و از آزمون فریدمن به منظور اولویت بندی هر شاخص و میانگین رتبه شاخص ها از دیدگاه شهروندان استفاده شده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که در میان شاخص ها به ترتیب، مولفه زیست محیطی، اولویت اول و سپس مولفه محتوایی در ارتقا کیفیت ادراک محیطی قرار دارند.

    کلیدواژگان: بازآفرینی، کیفیت، ادراک، محور فرهنگی اجتماعی
  • میرکریم موسوی، علیرضا سلطانی*، بشیر بیگ بابایی صفحات 29-48

    در دهه های اخیر با ظهور آثار منفی رشد اقتصادی و پیدایش نظریه توسعه پایدار و نیز مطرح شدن مفاهیم غیر مادی برای سنجش رفاه اجتماعی، بررسی انواع شاخص های تبیین کننده این مفاهیم در دستورکار مدیران و سیا ستگذاران شهری قرار گرفته است. دستیابی به شناختی نسبتا جامع از رفاه ذهنی و ساخت ابزارسنجش و ابعاد مختلف اثرگذار برآن در کلانشهر تبریز هدف اصلی این پژوهش است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی - تحلیلی است. برای شناسایی عوامل موثر بر رفاه ذهنی شهروندان که درانگیزش آنها در توسعه امور شهری موثر است، نسبت به ساخت ابزارسنجش اقدام گردید. این ابزار شامل پرسشنامه ای با 110 گویه بود، مقدارآزمون KMO محاسبه شده 7/ و نتیجه آزمون بارتلت  کوچکتر از01/ (000/0) بود و ضریب آلفای کرونباخ 941. (Cronbach's Alpha=.941) است که نشان می دهد ابزار طراحی شده براساس اعتبار سازه ای (مبتنی برآزمون آماری پیشرفته تحلیل عاملی) و ضریب آلفای کرونباخ، برای سنجش رفاه ذهنی،  دارای  اعتبار- روایی و اعتماد - پایایی کافی می باشد. نتایج نشان می دهد تعداد  11 عامل بر رفاه اجتماعی شهروندان تبریز تاثیر گذار بوده است .در این تحقیق هردو بعد رفاه یعنی عینی و ذهنی مورد سنجش قرار گرفته ولیکن بعد ذهنی به عنوان حلقه مفقوده رفاه،  بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به نتایج تحقیق، عوامل تاثیر گذار بر رفاه ذهنی شهروندان تبریز: اعتماد اجتماعی، آنومی، مشارکت اجتماعی و... می باشد که لازمست در برنامه ریزی های مدیریت شهری تبریز مورد توجه مسیولان قرار گیرد.

    کلیدواژگان: رفاه ذهنی، تحلیل عاملی، شاخص های رفاهی، اندازه گیری رفاه، کلانشهر تبریز
  • شهناز شریف پور*، صلاح الدین اللهی صفحات 49-70

    توجه به شهرهای کوچک در برنامه ریزی های توسعه از دهه 1970 مورد عنایت قرار گرفت. در واقع توجه به شهرهای کوچک به دلیل ناکامی رویکردهای قبلی توسعه می باشد. رویکردهایی که اجرای آنها سبب بروز مسایل حادی از حیث اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فضایی در بیشتر کشورهای در حال توسعه گردید. شهرهای کوچک در ایران به عنوان مکان مرکزی بیشترین روابط را با حوزه نفوذ روستاییشان دارند. نقش این شهرها نه تنها به مراکز توزیع خدمات و بازار فروش محصولات کشاورزی موجب پویایی بخش روستایی می شود، بلکه عاملی در تجاری شدن بخش کشاورزی در حوزه های روستایی نیز هست.  هدف این پژوهش تحلیلی بر جایگاه شهرهای کوچک مرزی در نظام سلسله مراتب شهری استان آذربایجان غربی می باشد.  این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر یافته های کتابخانه ای تهیه شده و در پی آن است که روند جمعیت شهر سردشت را در توسعه منطقه ای با دیگر شهرهای استان با استفاده از مدل اندازه - مرتبه در سلسله مراتب شهری نشان دهد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که شبکه شهری منطقه تا حدود زیادی با عدم تعادل جمعیتی روبه رو می باشد؛ و با شهر نخست شهر رابطه نامتعادل وجود دارد؛ و در این راستا باید توجه ویژه به شهرهای کوچک و میانی در برنامه ریزی آینده در نظر بگیریم تا به یک توازن و تعادل در منطقه برسد .

    کلیدواژگان: توسعه منطقه ای، شهر کوچک، مدل رتبه - اندازه، روانسر، استان آذربایجان غربی
  • علیرضا شیخ الاسلامی*، ساسان اکبری صفحات 71-97

    طرح احداث مجتمع های مسکونی مهر از دولت نهم آغاز گردید و این طرح با هدف تامین مسکن برای اقشار کم درآمد جامعه، قیمت زمین را از قیمت مسکن حذف نموده و واحدهای مسکونی را به صورت اجاره 99 ساله در اختیار آن ها قرار داده است. هدف مهم این پژوهش ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکن مهر شهر بنک با رویکرد آینده پژوهی است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی از طریق ابزارهای توزیع پرسش نامه و مصاحبه با صاحب نظران مدیریت و برنامه ریزی شهری و ساکنان مسکن مهر می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنان محدوده مسکن مهر شهر بنک واقع در شرق بلوار امام علی (ع) با 27 مجتمع و 108 واحد مسکونی می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه 30 خانوار بوده که اطلاعات حاصل با استفاده از روش های آمار توصیفی و استباطی و آزمون T تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از پژوهش، بیشترین رضایت مندی ساکنان از وضعیت موجود شاخص های توسعه شهری در شهر بنک از دو شاخص اجتماعی و فرهنگی و توسعه اقتصادی به ترتیب با ضریب تغییرات 123/0 و 236/0 بوده است و شاخص زیست محیطی با ضریب تغییرات 238 در رتبه سوم و شاخص های کالبدی و فیزیکی با ضریب تغییرات 239/0 در رتبه های چهارم قرار گرفته اند. پیش بینی کاربری های مختلط برای تقویت شاخص های کالبدی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی بسیار حایز اهمیت و اثرگذار خواهد بود. آن چه نیاز است تجدید نظر در رویکردهای کلان مدیریت شهری و به کارگیری ابزارهای جدید آینده پژوهی به عنوان روشی نوین منجر در برنامه ریزی بخش مسکن انبوه می باشد. در انتها نیز بر اساس یافته های تحقیق، راهبردها و راهکارهایی پیشنهاد گردید.

    کلیدواژگان: مسکن مهر، رضایت مندی سکونتی، آینده پژوهی، شهر بنک
  • مصطفی خزایی*، مریم ابهری، محسن مظفری صفحات 99-118
    رشد سریع و گسترده شهر و شهرنشینی در طول چند دهه گذشته، منجر به بروز فقر، شکاف طبقاتی، حاشیه نشینی، فروش تراکم و ناپایداری کالبدی، تخریب زیست محیطی، نابرابری های اجتماعی و شکاف جنسیتی در بین شهروندان کلان شهرهای جهان سوم من جمله تهران شده است. طبق اسناد و مطالعات صورت گرفته ریشه این نابسامانی در شهر و نظام شهری، جریان سرمایه داری و لیبرالیستی مدیریت و اداره شهرها است. درواقع نظام سرمایه داری در راستای تحقق اهداف و آرمان های خود فضای شهری را در خدمت گرفته است و به بی رحمانه ترین شکل ممکن در راستای استفاده از این فضای عمومی (که متعلق به همه شهروندان است) برای حصول منافع عده کمی از شهروندان (سرمایه داران و زمین خوران) تلاش می کند. مفهوم و انگاره حق به شهر که توسط اندیشمندان چپ به ویژه لفور و هاروی مطرح و توسعه یافته است، به دنبال تبیین وضعیت کنونی شهر با نقد این جریان غالب و شناسایی عوامل و ریشه های این روند است. این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه متون علمی مربوط به این مفهوم پرداخته است، درصدد تحلیل و بررسی تحولات فضایی شهر تهران در چارچوب این مفهوم می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طول چند دهه گذشته اکثر پروژه های کلان و چشمگیر شهری در تهران، از ساخت وسازهای تجاری کناره خیابان های اصلی گرفته تا پروژه ایران مال و پل صدر و... همگی به نوعی منافع شهر و شهروندان تهرانی را قربانی منافع اقلیتی زیاده خواه و بانفوذ کرده که این اتفاق شوم در سایه رویکردهای غلط ناآگاهانه و بعضا عامدانه مدیریت شهری صورت گرفته است.
    کلیدواژگان: شهر، حق به شهر، تهران، تحولات فضایی شهر
  • سجاد دارابی، زهره فنی* صفحات 119-137

    امروزه سرعت تغییر و تحولات توسعه ای در جهان با توجه به  نوآوری ها در بخش های مختلف بسیار بالاست. برنامه ریزی  بدون انعطاف و عدم آمادگی در برابر دگرگونی ها  در آینده، برنامه ریزان را با چالش جدی روبه کرده است. از اینرو یکی از چالش های اساسی در حوزه سیاستگذاری و برنامه ریزی منطقه ای کشور، عدم شناخت شرایط و آینده  احتمالی موثر بر توسعه منطقه ای است و استان ایلام نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. این پژوهش با هدف  شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های موثر در توسعه منطقه ای استان ایلام در بلند مدت می تواند تاثیر بسزایی در رفع این خلاء داشته باشد. روش تحقیق با رویکردی آینده نگارانه و با استفاده از تکنیک اثرات متقاطع تنظیم و در تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که توسعه منطقه ای در استان ایلام وضعیت ناپایداری دارد. بعنوان نتیجه، این پژوهش چهارده عامل کلیدی در توسعه منطقه ای را شناسایی کرده که عبارت اند از سرمایه گذاری بخش خصوصی، کنترل تورم و رشد اقتصادی، تردد زوار عتبات عالیات، توسعه جاده های اصلی، تقویت و توسعه صنایع بزرگ، بهره گیری از قابلیت های نفتی و گازی، بازارچه های مرزی استان، تنوع بخش های اقتصادی با عملکرد متوسط، گسترش صنایع تبدیلی، ایجاد راه های ریلی و تقویت منابع انسانی، لذا سیاست گذاران در حوزه برنامه ریزی توسعه منطقه ای در استان ایلام و استانهای مشابه کشور، باید در برنامه های بلند مدت خود به این عوامل باید توجه داشته باشند.

    کلیدواژگان: توسعه منطقه ای، آینده نگاری، میک مک، ایلام، پیشران